به گزارش خبرنگار وسائل، مقام معظم رهبری سند 2030 را از اسناد بالادستی سازمان ملل دانسته که یک منظومه فکری و فرهنگی و عملی در پشت صحنه برای همه دنیا دارند فکر و فرهنگ و عمل تولید میکنند. ایشان میفرمایند: خب این الگو را بگردیم پیدا کنیم. چرا باید برای پیشرفت ما، دستهای غربی الگو بدهند به صورت همین سند توسعه پایدار، 2030 و امثال اینها؟
دولتها، نمایندگان بلندپایه نهادهای تخصصی سازمان ملل متحد و جامعه مدنی در سپتامبر 2015 گردهم آمدند و در مجمع عمومی ملل متحد دستور کار توسعه پایدار 2030 را تصویب کردند. این دستور کار شامل 17 هدف اصلی و 169 هدف ویژه است که نفشه راه جامع بین المللی را در زمینه توسعه پایدار برای پانزده سال آینده ترسیم میکند.
سند 2030 و توسعه پایدار
دستورکار 2030 برای توسعه پایدار، نقشه راه تحقق این نوع از توسعه را در سطح جهان مشخص کرده و بر استفاده بهینه از آن برای تبدیل جهان به مکانی بهتر تا سال 2030 تأکید میکند. این منشور قرن بیستویکم برای «مردم و کره زمین» آشکارا تبلیغ میکند که ما میتوانیم اولین نسلی باشیم که فقر را پایان داده است، همانطور که شاید آخرین نسلی باشیم که شانس نجات دادن زمین را دارد.
نتایج مقاله
ادعای مقاله این است که «دستورکار 2030» کشتی نوح نجاتبخش نسل بشر از انقراض و «پایان تاریخ» نیست؛ بلکه تداوم پروژه «غربیسازی» و نقشه راه جهانیسازی و حاکمیت سرمایهسالاری به دست تمامی کشورهای عضو سازمان ملل میباشد. اثبات میشود که «قبلهسازی» کشورهای توسعهیافته بهطور عام و «الگوسازی» این کشورها در زمینه تولید و مصرف بهطور خاص هدف واقعی این دستورکار است؛ هرچند اهداف ظاهری آن هفده هدف باشد.
یافتههای مقاله نشان میدهد که مشکل اصلی در راهحلهای ارائهشده در «دستورکار 2030» یعنی «قبلهسازی» و «الگوسازی» نهفته است.
قبله سازی
قبله سازی به معنای رسیدن به توسعه یافتهها از روح و محتوای مادی گرایانه از روشها و ابزارهای سیاستی مرجع ساز توسعه یافتهها و از شاخصهای مرجع معرفی شده در این سند برای ارزیابی کشورها آشکار شده است. این قبلهسازی در تضاد با استقلال خواهی، روحیه کرامت و آزادگی کشورها و به ویژه در تضاد با اسلام خواهی ملتها میباشد.
الگوسازی
الگو سازی توسعه یافتهها در زمینه تولید و مصرف پایدار با مطالعه بند 28 روشن شده است. در این بند ادعا شده است:
به نظر میرسد دلایل قانع کنندهای در بطلان این ادعاها وجود دارد. بدین ترتیب، مشکل اصلی «دستور کار2030 برای توسعه پایدار» در اهداف اعلامی خود نیست بلکه مشکل در قبله سازی و الگوسازی نهفته است.
دولت جمهوری اسلامی ایران هر چند این سند را امضا کرده است اما طبیعی است که مجلس شورای اسلامی نمیتواند چنین سندی را به تصویب برساند زیرا مردم و رهبری نظام با چنین اسنادی که هژمونی نظام سرمایهداری جهانی را تثبیت میکند به شدت مخالفند./205/241/ح